دستاوردهای انقلاب اسلامی و پیشرفت نسبت به قبل از انقلاب

این سوال در ذهن خیلی از افراد تداعی می شود که ایران تا کنون در زمینه های فرهنگی، سیاسی و حتی جهانی نسبت به دوران قبل از انقلاب چه پیشرفت هایی داشته و خیلی می پرسند آیا پیشرفتی داشته یا خیر؟

پیرامون توسعه یا عدم توسعه ایران اسلامی بعد از انقلاب اسلامی ابتدا مقدمه ای ذکر شود و آنگاه باارائه آمارهایی که در این زمینه وجود دارد میزان توسعه یافتگی کشور مورد برررسی قرار گیرد : پاسخ: ((انتخابی از کد179073))مقدمه: نباید از خاطر دور داشت که امروزه بحث توسعه از دغدغه های جدی بشر امروز بوده و جامعه بشری مرتبا در راه تحقق هر چه بیشترو همه جانبه آن گام بر داشته که گاه این مهم به نفع و گاه بر ضرر جوامع انسانی بکار می رود و طبعا آنچه محل بحث ما است همان قسم اول می باشد به این که ما باید از توسعه ای سخن بگوییم که در تلاش برای تامین منافع حداکثری انسانیت باشد نه در پی برآوردن خواسته ای اقلیت های زیاده طلب در دنیا.به عبارتی ضرورت دارد تا چیزی حمایت و ترویج شود که محور آن انسانیت باشد و نه هواهای نفسانی عده­ای اندک از کسانی که در پی فرصت طلبی و سود جوئی از این موضوع می باشند. تعریف توسعه: هر چند از واژه توسعه که خواستگاه آن غرب بوده و از آن به((Development یاد شده که در لغت به معنای رشد،ترقی،پیشرفت و غیره آمده است تعاریف مختلفی در معنای اصطلاحی بیان شده ولی در این جا به ذکر تعریفی که هدف همه این تعاریف می باشد بسنده می کنیم.

جناب آقای دکتر نجف لک زایی در تعریفی کلی از این لغت چنین بیان می دارد: توسعه یعنی حرکت از وضع نامطلوب موجود به سمت وضع مطلوب.(سیره پیامبر اعظم درگذر از جامعه جاهلی به جامعه اسلامی ص 56 ) انواع توسعه: از تعریف توسعه که بگذریم سخن در این است که باید دید اصولا چند نوع توسعه ممکن در زندگی بشر امروزی اتفاق بیافتد و به عبارتی چه اقسامی از توسعه برای زندگی او ضروری می نماید.از این رو می توان این مهم را سه نوع کلی و اساسی دانست که ذیلا اجمالا به آن اشاره می شود. 1: اقتصادی یکی از مصادیق مهمی که کارشناسان برای موضوع توسعه ذکر می کنند بحث حرکت به سمت اقتصاد مطلوب می باشد تا از این طریق بدرستی به نیازهای مادی بشر پاسخ داده شود. در دنیای امروز نیز در اغلب موارد وقتی سخن از توسعه به میان می آید بر این قسم تکیه و تاکید می شود و بیشترین توجهات را به سمت خود جلب می کند. 2: فرهنگی از جمله عرصه هایی که می توان از آن بعنوان متعلق توسعه یاد کرد عرصه فرهنگ می باشد که از قدیم الایام در تمام زمان ها و زمین ها در محرومیت و مظلومیت بسر برده و مردمان تمام جوامع به آن کم توجهی کرده اند(و امروزه نیز چنین است) در حالی که این حوزه مهم ترین بخش هر جامعه را شکل داده و از حساسیتی بس بالا و والا برخوردار می باشد. 3: سیاسی : دنیای سیاست نیز از دسترس توسعه بدور نبوده بطوری که امروزه در سیاست نیز به این موضوع توجه ویژه ای صورت می گیرد تا بر اساس آن بتوانند سیاست های جهانی را به هم نزدیک تر و از این رهگذر روابط میان دولت ها و ملت ها را قدری تسهیل نمایند. ابزارهای توسعه: تحقق توسعه طبعا ابزارها و امکانات خاصی می طلبد که اگر این ابزارها وجود داشته باشند این امر رخ داده و گرنه چنین اتفاقی نخواهد افتاد.ما در این مجال کوتاه به بررسی برخی از این ابزارهای مشترک در همه انواع توسعه بصورت مختصر می پردازیم. 1: سرمایه سرمایه که در هر زمینه و برای شروع در هر امری نقشی حیاتی را بعهده داشته و بی تردید بدون آن گام از گام برداشته نخواهد شد؛در امر توسعه نیز این گونه است که الزاما برای تحرک و رسیدن به شرائط ایده آل،باید از این مهم بهره جسته شود.لذا ما در دنیای امروز شاهد این هستیم که کشورهایی که از این ابزار مهم بیشتر برخوردارند از توسعه بیشتری نیز بهره می برند. 2: نیروی کار نیروی کار که در واقع بخش سخت افزار هر عرصه ای را شکل می دهد و بدون آن هیچ چیز قابل پیاده سازی و تحقق نخواهد بود در توسعه از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد بطوری که می توان گفت اساسا بدون آن،هیچ گونه توسعه ای اتفاق نخواهد افتاد. 3: برنامه ریزی از جمله مصادیق بخش نرم در هر توسعه در حقیقت همان برنامه ریزی(Planing) درست و اصولی بر اساس داشته های واقعی هر جامعه می باشد تا در نهایت آنچه رخ می نماید بدرستی و بموقع اتفاق بیافتد: حال که به اصل پاسخ رسیدیم می توان از ابعاد مختلف به بحث نشست که ذیلا به آن اشاره می شود. اولا: باید دید که منظور از توسعه یافتگی کدام بعد از توسعه می باشد؟اگر ابعاد تکنولوژیکی،اقتصادی،صنعتی و... منظور است که باید گفت در برخی از این موارد ایران هم طراز و هم سطح کشورهای آمریکا،فرانسه و... نمی باشد.

اما اگر منظور توسعه سیاسی و یا فرهنگی باشد که باید اعتراف کرد که در این دو بعد از توسعه،ایران گاه هم طراز و گاه نیز جلوتر از این کشورها گام برداشته که این خود نوید خوبی برای آینده این مملکت خواهد بود. حال سخن در این است که اگر در ابعادی همچون اقتصاد،تکنولوژی و... اعتقاد بر عدم توسعه یافتگی ایران است باید ببینیم که موانع توسعه یافتگی در ایران چیست؟لذا ما در این جا به بررسی و تحلیل برخی از این موانع در ابعاد داخلی و خارجی می پردازیم. الف: داخلی بدون شک یکی از موانع توسعه یافتگی در ایران،به مسائل داخلی بر می گردد به این که نقش آنچه در داخل ایران رخ داده است را نباید از نظر دور داشت.لذا ما در این جا به اختصار به برخی از این موانع اشاره می کنیم. 1: موانع تاریخی از زمره موانع می توان به موانع تاریخی توجه نمود که ایران در طول تاریخ خود به آن دچار بوده است از جمله: الف: وقوع جنگ های ویرانگری همچون حمله مغولان ، روسها ، انگلیسیها و... به ایران.(فرهنگ و تمدن اسلامی ص 139) ب: ضعف و سستی حاکمان بویژه در عصر قاجار که انسان های خوش گذران بوده و کشور و امکانات آن را مرتبا به دشمنان تقدیم می کردند. 2: تشتت مردم و مسولان عدم هماهنگی حاکمان با مردم به این که در طول تاریخ ایران همواره دسته ای که بر امور کشور حکومت می کردند از مردم جدا بوده و طبعا مردم نیز با آنان همراهی نداشتند و در پیشبرد کشور سهمی نداشتند. 3:اختلافات قومی از جمله موانع بر سر راه توسعه ایران،وجود برخی تفکرات قومی و قبیله ای بوده که در بخش هایی از کشور که در حقیقت مردمان،تنها به منافع خود و قبیله خود اندیشیده و چه بسا درگیری هایی نیز در این میان بروز می نموده است که بخشی از توان و فرصت های کشور خرج آن می شده است که در نهایت نیز هیچ سودی به حال مردم نداشته و تنها خرابی به بار می آورده است. 4:سیاسی یکی دیگر از موانع در راه توسعه ایران همان مانع سیاسی بوده است که قبل از انقلاب وجود داشت به این که دشمنان این مملکت که منافع خود را از توسعه ایران در خطر می دیدند نمی توانستند با رخ داد توسعه به آن منافع لطمه ای وارد آورند لذا در این که ایران هم بخواهد و یا این که بتواند در راه رشد خود گام بردارد کارشکنی ودست اندازی کرده و نگذاشتند این امر تحقق یابد.علاوه این که بسیاری از مباحثی که در راستای مسایل سیاسی موثر می افتاد در بیرون از این کشور طرح ریزی می شد که اصولا دست حاکمان از آن بدور بوده و طبعا در این جهت بگونه­ای برنامه ریزی صورت می­گرفت که ایران و مردمان آن همواره ذلیل و نیازمند دیگران باشند تا این که خود نتوانند برای منافع خود اقدامی نمایند. 5:مدیریتی از دیگر موانعی که می توان در راه توسعه ایران از آن یاد نمود این است که پیش از انقلاب در این مملکت،مدیریتی کارآمد وجود نداشت تا این که بتوان از تمام فرصت ها و امکانات بدرستی بهره گرفته و در راه توسعه یافتگی ایران گام برداشت. 6: فرهنگی در زمره موانع عدم توسعه یافتگی ایران،مانع فرهنگی را نباید از خاطر دور داشت به این که در دورن مرزها آنگونه وانمود شده بودکه ایرانی نمی تواند خودش کاری از پیش برده و برای آینده و رشد و توسعه خود گامی بردارد.به عبارتی دشمنان در یک برنامه هدفمند،در ایران(شاهنشاهی)کوشیدند تا مردمان ایران را نسبت به توان و استعدادشان بی اعتماد سازند تا از این رهگذر بتوانند علاوه بر تامین منافع نامشروع خود،این کشور را همچنان از قافله توسعه عقب نگه دارند که ظلمی نابخشودنی بوده و همیشه ایام مورد لعن نسل های مختلف خواهند بود. ب: خارجی از موانع داخلی توسعه یافتگی ایران که بگذریم نقش موانع خارجی نیز در این میان امری قطعی و غیر قابل انکار می نماید که ما در این مجال کوتاه به ذکر برخی از این موانع بسنده خواهیم کرد. 1:حضور بیگانگان کشور ما بر اساس گواهی تاریخ،از جمله کشورهایی است که از دوران های دور با حضور بیگانگان در درون مرزهای مادی و سیاسی دست به گریبان بوده وهمواره این قدرت های خارجی بوده اند که برای این مملکت برنامه ریزی و آن را بر اساس خواسته های خود اداره می­کرده­اند. از این رو می­توان حضور بیگانگان(تحت هر عنوانی که بوده است)را یکی از موانع توسعه ایران دانست که این امر با انقلاب اسلامی بکلی از میان رفته و دستان نامشروع آنان از این کشور قطع گردید. 2:استعمار قدرت های بزرگ یکی از بهانه هایی که قدرت های بزرگ را بر آن می داشت تا این که وارد دیگر سرزمین ها از جمله ایران شوند موضوع استعمار(و یا همان به اصطلاح عمران و آبادانی کشورهای هدف)بوده است به این که کشورهایی همچون آمریکا،انگلیس،فرانسه و... که خوی سلطه­گری داشتند به این بهانه به دیگر کشورها وارد شده و به جای آباد سازی آنها اقدام به خرابی و به عبارتی از بین بردن و نابود سازی می­کردند. بنابراین کشور ما که سابقه طولانی در ورود مغرضانه قدرت های بزرگ دارد بخاطر نابود سازی منابع آن از سوی این قدرت ها و به عبارتی بدلیل استثماری که آنان نسبت به ایران روا داشتند نتوانست در راه توسعه خودگام بردارد و این خود مانعی بزرگ در این راه شد. 3: انواع تحریم ها از جمله موانعی که در راه توسعه ایران،(پس از انقلاب وجود داشته است)تحریم هایی است که دشمنان قسم خورده ما در پی کوتاه شدن دست آنان از منافع ملت ایران،علیه مملکت ما وضع کرده و اجرا نمودند بگونه ای که این تحریم ها همچنان و پس از گذشت سی سال،روز افزون گشته و در تقابل با خواسته های بحق جامعه جهانی قرار دارد. ثانیا:نباید از نظر دور داشت که آنچه به عنوان توسعه صنعتی،اقتصادی،تکنولوژی و... در غرب اتفاق افتاده است معلول چند علت می باشد: 1: قرنها کار و آزمون و خطا دنیای غرب در پی قرن ها تلاش و زحمت و پشت سرنهادن آزمون هاو خطاهای گوناگون توانسته است به این توان و توسعه دست یابد که امروز شاهد آن هستیم.لذا ایران فعلی را نمی توان با این پیشینه دراز،مورد مقایسه و سنجه قرار داد چرا که تلاش های ایران تنها 30 سال پس از انقلاب است که آغاز گردیده و در تلاش برای ورود به عرصه های توسعه یافتگی است که طبعا نتیجه آن را باید در آینده دید. 2:گذار از مشکلات و بحرانها اگر در غرب سخن از توسعه یافتگی است بدون تردید این مهم پس از عبور از مشکلات و بحران های مختلفی اتفاق افتاده است که غربی ها در طول این مسیر،آن را طی و پشت سر نهاده­اند.بنابراین بدست آوردن این توسعه به همین راحتی نمی تواند اتفاق بیافتد بلکه این موضوع یک فرایند پیچیده ای است که می باید درگذار از مقاطع مختلف حاصل آید و به تعبیری نتیجه بخش باشد. 3: استقلال مدیریتی از دیگر عوامل توسعه یافتگی در غرب،استقلال مدیریتی آن را می توان نام بردکه متاسفانه نظام مدیریتی قبل از انقلاب، مبتلا به وابستگی خاصی بوده که این خود همواره مانعی جدی و بزرگ بر راه توسعه یافتگی ملت ایران بوده است. 4: غارت منابع سایر ملت های جهان بی تردید غرب و غربی ها که سابقه درازی در استثمار دیگر ملل دنیا داشته و از قدیم الایام درپی بهره کشی های مختلف از آنان بوده اند در باب توسعه یافتگی خود نیز مرهون این می بعد از انقلاب اگر بخواهیم این شاخص ها را بر ایران بعد از انقلاب تطبیق کنیم باید بگوییم کشور ما که توانست پس از 2500 سال،از زیر یوغ ظلم های سلسله های ستم شاهی بیرون آمده و خواست تا طعم شیرین استقلال در مدیریت را چشیده و بر توان خود استوارگشته و از آن بهره جوید از نو و ابتدا تلاش برای رونق این آب و خاک آغاز و در این راه بر مشکلات و بحران های مختلف فایق آید و در یک کلام خود تصمیم گرفته وخود به اجرا بنهد تا کنون برای ساختن ایرانی سرآمد و توسعه یافته از هیچ تلاشی فرو گذار نشده ولی حقیقت این است که این تلاش ها نه تنها در 30 سال نمی تواند ثمر بخش باشد بلکه می باید در طی قرن ها شکل گرفته و آهسته آهسته به آنچه باید دست یافت. بنابراین باید اعتراف کرد که بر اساس حقایق آماری* و عملی موجود،در ایران پس از انقلاب،تلاش های بسیاری در زمینه های مختلف از جمله تکنولوژی،اقتصاد،انرژی هسته ای،سلول های بنیادی و... برای رشد و توسعه آغاز شده بطوری که می توان گفت انقلاب سرآغازی برای بازسازی و یا حتی ایجاد تمدن اسلامی گردیده و آینده خوبی به ما نوید می دهد که بی تردید همه ما باید در این راه کمک کار بوده و از هیچ حمایت و یا کمکی فرو گذار نکنیم. * در این جا توجه شما را به چند گزارش و حقیقت آماری جلب می کنم که گویای واقعیت مورد ادعا است. 1:رشد علمی وبگاه علمی تحلیلی ساینس متریکس که به تحلیل وارزیابی پیشرفت های علوم، فناوری و نوآوری اختصاص دارد، در مقاله ای با موضوع مرور تحلیلی رشد علم در 30 سال گذشته در کشورهای مختلف جهان پرداخته ونرخ رشد تولیدات علمی در ایران را 11 برابر نرخ متوسط رشد علم در جهان اعلام می دارد و ایران را دارای بالاترین رشد در میان همه کشورهای جهان مطرح می کند.(به نقل از سایت تحلیل گران تکنولوژی ایران) همچنین به گزارش باشگاه خبرنگاران،هفته نامه نیو ساینتیست در گزارشی نوشت : سال 2010 از لحاظ علمی متعلق به ایران می باشد. بر اساس این گزارش،یافته ها و داده های علمی در ایران یازده مرتبه سریعتر از دیگر کشور های جهان می باشد.براساس بررسی های صورت گرفته موارد منتشره و موفقیت های علمی در خاور میانه با رشد جالبی مواجه بوده است و در این بین ایران با رشد چهار برابری در صدر می باشد . اریک آرکامبولتف ،از کارشناسان موسسه تجزیه تحلیلی Science-Matrix واقع در مونترال کانادا راجع به رشد علمی ایران گفت :موفقیت و حجم انتشارات علمی ایران در زمینه های شیمی کانی،شیمی هسته ایی ،فیزیک هسته ایی و مهندسی هسته ایی بوده است .در زمینه مهندسی هسته ایی ایران رشد 250 مرتبه ایی سریعتر از دیگر نقاط جهان را داشته است.این در حالی است که تحقیقات پزشکی و کشاورزی نیز در این کشور رو به افزایش می باشند . 2: رشد اقتصادی : سایت ایران اکونومیست در گزارشی از بانک جهانی در ارتباط با رشد اقتصادی ایران می نویسد:« بانک جهانی در تازه ترین گزارش خود رشد اقتصادی ایران در سال 2009 را 3 درصد و رشد اقتصادی جهان در این سال را منفی 1.7 درصد پیش بینی کرد. بانک جهانی در تازه ترین گزارش خود موسوم به دورنمای اقتصادی جهان پیش بینی کرد رشد اقتصادی ایران در سال 2009 به 3 درصد خواهد رسید. در گزارش نوامبر 2008 این سازمان رشد اقتصادی ایران برای سال 2009 بالغ بر 3.5 درصد پیش بینی شده بود.بر اساس پیش بینی بانک جهانی رشد اقتصادی ایران در سال 2010 اندکی افزایش خواهد یافت و به 4 درصد خواهد رسید» این در حالی که در آن زمان بحران اقتصادی فزاینده ای دنیای غرب را فرا گرفته و آن را فلج کرده بود اما در ایران همچنان رشد اقتصادی رو به جلو بوده و از آن بحران،کمترین آسیب را دیده بود((پایان کد انتخابی)) 3 پیشرفت بر اساس شاخص توسعه انسانی سازمان ملل متحد : شاخص توسعه انسانی)HDI (، نام جدولی است تناسبی که در آن کشورهای جهان بر اساس فاکتورهایی از جمله درآمد سرانه واقعی، نرخ باسوادی، آموزش، بهداشت، تغذیه و نیز امید به زندگی (در بدو تولد) مورد مقایسه قرار می گیرند. شاخص توسعه انسانی از سال1991 میلادی توسط برنامه توسعه سازمان ملل متحد به مرحله اجرا گذاشته شد و از آن پس هر ساله فهرستی از کشورهای جهان را به ترتیب بالاترین تا پائین ترین رتبه ها را در مقایسه با نمودارها و کشورهای دیگر منتشر می کند. شاخص توسعه انسانی یکی از نمودارها و منابعی است که توسعه اقتصادی در کشورها و نحوه آن را نشان می دهد. شاخص توسعه انسانی به معنای رتبه بندی کشورها از نظر پیشرفتهای توسعه انسانی و متوسط آسودگیهای زندگی است. کشورهایی که در رده های بالای شاخص توسعه انسانی قرار دارند، کشورهای توسعه یافته و کشورهایی که در رده های پائین شاخص توسعه انسانی قرار دارند، کشورهای توسعه نیافته و عقب افتاده تری از نظر پیشرفتهای جهانی هستند.

بر اساس تازه ترین گزارش سازمان ملل متحد، همزمان با بهبود امید به زندگی، کاهش فقر و ارتقای سطح آموزش، شاخص توسعه انسانی جمهوری اسلامی ایران با رشد 10 پله ای به رتبه 84 بین 179 کشور دنیا ارتقا پیدا کرده است. گزارش توسعه انسانی سال 2008 سازمان ملل که بهبود یافته گزارش توسعه انسانی سال گذشته (2008-2007) است و چندی پیش منتشر شد ، اعلام کرد: جمهوری اسلامی ایران که سال گذشته رتبه 94 شاخص توسعه انسانی )HDI( را بین 177 کشور دنیا کسب کرده بود، در گزارش امسال با 10 پله صعود در جایگاه 84 جهان بین 179 کشور قرار گرفته است که نشان دهنده بهبود رتبه ایران در توسعه است. ارتقای 10 رتبه ای ایران در شاخص توسعه انسانی بر اساس معیارهایی چون امید به زندگی، کیفیت نظام آموزشی، درآمد واقعی و سرانه درآمد ملی در سال 2006 میلادی ( سال 1385) محاسبه شده است و بر این اساس جمهوری اسلامی ایران در گزارش سال جاری میلادی از کشورهایی چون اردن، چین، گرانادا، تونس، فیجی، بلیز، ساموئا، سورینام، جمهوری دومینیکن و فیلیپین پیشی گرفته و جزء کشورهای توسعه انسانی متوسط قرار گرفته است. این گزارش حاکی است: ایران در شاخص توسعه انسانی سالهای 2007 و 2006 که مربوط به آمارهای سالهای 2005 (1384) و 2004 (1383) بوده است به ترتیب 2 و 3 پله ارتقا یافته بود. ارزش شاخص توسعه انسانی ایران که در سال گذشته 0.759 از یک بوده است، در گزارش سال جاری با 0.018 افزایش به 0.777 از ده رسید. گفتنی است جمهوری اسلامی ایران از نظر شاخص توسعه انسانی طی سه سال 15 رده صعود کرده و طی سال های پس از انقلاب نیز با 26 پله صعود مواجه شده و از رتبه 110 در سال 1979 به 84 در سال جاری میلادی ارتقا پیدا رده است. فقر درآمدی و انسانی کشورهای در حال توسعه از جمله موارد مهمی است که در گزارش توسعه انسانی مورد توجه قرار گرفته است و در این میان شاخص فقر انسانی (HPI)از اهمیت زیادی برخوردار است. بر اساس گزارش توسعه انسانی 2008 ، شاخص امید به زندگی در ایران در عدد 0.759 اعلام شد که در مقایسه با شاخص 0.754 سال گذشته افزایش نشان می دهد. سازمان ملل متحد با اعلام اینکه متوسط امید به زندگی در ایران در سال گذشته 70.2 سال بوده است، این رقم را در گزارش سال جاری 70.5 سال اعلام کرده است. بر اساس این گزارش، سرانه تولید ناخالص داخلی بر اساس شاخص برابری قدرت خرید 10 هزار و 31 دلار اعلام شد که در مقایسه با 7968 دلار سال گذشته رشد نشان می دهد. این گزارش با اعلام این که شاخص تولید ناخالص داخلی ایران در سال گذشته 0.731 بوده است، این شاخص را در گزارش سال جاری 0.769 اعلام کرده است که بهبود داشته است. گزارش توسعه انسانی 2008 افزود: میزان فقر در ایران 12 درصد جمعیت اعلام شد که در مقایسه با 12.9 درصد سال گذشته 0.9 درصد کاهش نشان می دهد. ایران از نظر فقر بین 135 کشور در حال توسعه رتبه 51 را به خود اختصاص داد که در مقایسه با گزارش سال گذشته با رتبه 30 بین 108 کشور مقایسه ممکن نیست. گزارش توسعه انسانی 2008 نرخ باسوادی افراد بالای 15 سال را در کشور ما 84 درصد اعلام کرد که در مقایسه با رقم 82.4 درصد سال گذشته رشد نشان می دهد. این گزارش شاخص آموزش در کشور را نیز 0.804 اعلام کرد. براساس گزارش سازمان ملل، شاخص توسعه انسانی جمهوری اسلامی ایران طی 26 سال گذشته 0.218 ، طی 16 سال گذشته 0.107و طی شش سال گذشته 0.042 ارتقا پیدا کرده است.( منبع : روزنامه رسالت > شماره 6677) 4 – توسعه فرهنگی از طریق توسعه مطبوعات و نشریات : سال 58 که اولین سال پیروزی انقلاب اسلامی است، در مطبوعات کشور سالی استثنایی محسوب می شود . چرا که در این سال هم شماری بالا از نشریات تعطیل شده در سالهای پیش از انقلاب ، انتشار مجدد خود را آغاز کردند و هم تعداد قابل توجهی از گروههای سیاسی در فضای انقلاب پدید آمدند و یا اگر از قبل حیات مخفی داشتند، حیات علنی یافتند. غالب این گروهها دارای نشریه ای خاص بودند. بسیاری از این نشریات در قالب دقیق مطبوعات واقع نمی شوند. اما به هر حال در شمار نشریات آن سال بحساب آمده اند. طبعاً بسیاری از این نشریات که مجوز قانونی انتشار نداشتند و بعضاً وابستگی های آشکار به رژیم پهلوی داشتند . در سال 59 تعطیل شدند . با آغاز جنگ این روند تا حدودی تشدید شد به نحوی که در سال 60 نشریات نوپا به 98 و در سال 61 به 93 و در سال 62 به تعداد 56 نشریه کاهش یافته است . اما از سال 63 به بعد شاهد رشد مجدد رقم نشریات نوپا در کشور هستیم به نحوی که در سال 1373 رقم نشریات در کشور به 769 می رسد. وضعیت مطبوعات را در دوران انقلاب اسلامی در ظرف زمانی دیگری هم مقایسه کرده ایم . مقایسه وضع مطبوعات در دوران انقلاب با دو دوره زمانی حاکمیت استبدادی پهلوی نتایج جالب توجهی بدست می دهد.رقم نشریات نوپا ( منظور نشریاتی است که امتیاز نشر گرفته اند ) در دوره اول یعنی 1340-1298 که متجاوز از چهل سال را شامل می شود 172 نشریه بوده یعنی بطور متوسط هر سال 4 نشریه در دوره دوم حاکمیت پهلوی (1357- 1340) 220 نشریه تازه در کشور منتشر شده که بطور متوسط حدود 14 نشریه در سال برآورد می شود، اما در دوران سوم که دوران انقلاب اسلامی است و در بررسی ما شامل سالهای 1358 تا 1373 می شود، 1861 نشریه تازه قدم به عرصه مطبوعات گذاشته اند که بطور متوسط شامل 143 نشریه در سال می شود که رقمی معادل 10 برابر نشریات نوپای دوره دوم و 35 برابر دوره اول را نشان می دهد. به لحاظ محل انتشار نشریات باید گفت که در دوره اول حاکمیت رژیم منحوس پهلوی 51 درصد نشریات در تهران و 49 درصد در شهرستانها منتشر می شده است . در دوره دوم فاصله تهران و شهرستانها بسیار زیادتر شده و این رقم به 82 درصد در تهران و 18 درصد در شهرستانها رسیده است در دوران انقلاب اسلامی تفاوت میان تهران و شهرستانها کاهش یافته و نشریات نوپای تهرانی 74 درصد و نشریات شهرستانی 26 درصد نشریات را تشکیل می دهند و این نشان دهنده سمت گیری انقلاب اسلامی در جهت کم کردن فاصله مرکز و سایر شهرهای کشور است . اگرچه هنوز این فاصله به حد قابل قبول کاهش نیافته است.در دوره اول حاکمیت رژیم کودتا (1340- 1298) نشریات نوپای روزانه 11 درصد کل نشریات را تشکیل می دادند که این نسبت در دوره دوم به 1/2 درصد و در دوره سوم یعنی در دوران انقلاب اسلامی به 3 درصد می رسد . لازم به ذکر است که کم بودن تعداد کل نشریات نوپا و بالا بودن نسبت نشریات روزانه موجب درصد زیاد مزبور برای دوره اول شده است و گرنه تعداد نشریات در دوره اول 13، در دوره دوم 5 و در دوران انقلاب اسلامی 58 نشریه است . درصد نشریات هفتگی نوپا در دوره اول 1/27 درصد، در دوره دوم 7/24 درصد و در دوره سوم 5/17 درصد است لازم به ذکر است که نوعاً نشریات هفتگی مخصوصاً در نظام فرهنگی رژیم پهلوی نشریاتی صرفاً تفننی، سرگرم کننده و به لحاظ محتوا سبک و بلکه مبتذل بوده اند . بیشترین رشد در میان نشریات نوپا در دوران انقلاب اسلامی در نشریات ماهانه (‌4/40) درصد مشاهده می شود . در دوره دوم این درصد 9/20 و در دوره اول 9/22 درصد بوده است . قابل ذکر است که نشریات ماهانه نوعاً نشریاتی وزین تر، تخصصی تر و غنی تر از مجلات هفتگی هستند .

به لحاظ زبان انتشار نشریات نوپا در دوره اول پهلوی 95 درصد نشریات فارسی و 5 درصد بقیه غیرفارسی بوده است . در دوره دوم 82 درصد از نشریات مجوز نشر فارسی و 18 درصد مجوز نشر غیرفارسی گرفته اند . در دوران اسلامی 5/92 درصد از نشریات نوپا فارسی زبان و 5/7 درصد غیرفارسی هستند . نشریات غیرفارسی در دوره اول تعداد 20 نشریه، در دوره دوم 40 نشریه و در دوره سوم 140 نشریه را در بر می گیرد . در یک نگاه کلی به وضعیت مطبوعات در دوران انقلاب اسلامی باید گفت که نشریات و مطبوعات در این دوران رشد کمی قابل توجه داشته اند که چنین رشد کمی قطعاً بر کیفیت و سطح حرفه ای کار هم تأثیر مثبت می نهد، بی اینکه بتوان ادعا کرد که این ارتقاء در یک اندازه صورت پذیرفته است . بنظر می رسد ارتقاء کیفی و حرفه ای مطبوعات در گرو عواملی دیگر چون ارتقای سطح تحصیلات تا حد عالی برای روزنامه نگاران، بهبود محتوای آموزشی دوره های عالی مزبور، روشن شدن جایگاه قانونی و حرفه ای روزنامه نگاری در کشور، بالا رفتن تضمینهای حقوقی، شغلی، مالی و رفاهی روزنامه نگاران باشد. در رشد مطبوعات اهمیت افزایش نرخ باسوادی در کشور را نمی توان نادیده گرفت . اما واقعیت آن است که باسوادی شرط لازم برای روزنامه خوانی است و نه شرط کافی . باید عادت به مطالعه در میان مردم پدید آید و قوت گیرد، وگرنه علیرغم رشد نسبی قابل توجه تعداد مطبوعات در سالهای پس از انقلاب، مقایسه ارقام مربوط به مطبوعات در سالنامه آماری سازمان ملل نشان می دهد که کشور ما نه تنها نسبت به کشورهای پیشرفته بلکه در مقایسه با بعضی کشورهای جهان سوم هم هنوز سطح شمارگان و تعداد مطبوعات قابل قبولی ندارد . سوای چند کشور چون افغانستان ، عراق و اتیوپی ، ایران در سال 1373 با 29 نشریه روزانه نسبت به کره جنوبی با 63 نشریه روزانه، ژاپن با 121 نشریه روزانه و پاکستان با 273 نشریه روزانه در سطح بسیار پایینی قرار دارد. از میان برداشتن چنین فاصله بزرگی نیازمند گردآمدن همتهای ارباب جراید، مسؤولان امور فرهنگی و مطبوعاتی و همه مردم اندیشمند و فرهیخته کشور است. منبع: فصلنامه پژوهش و سنجش، نسخه شماره 22 نوشته : علی منتظری گزارش دیگری نیز در سایت daneshjooagah.blogfa.com وجود دارد که مربوط به تحقیقات دانشجویان می باشد و توسط یکی از دانشجویان به نام نرگس مظفری نگارش یافته است که به دلیل جالب بودن آمارها عینا از سایت مزبور نقل می گردد : - رشد علمی و آموزشی موفقیت هر ساله دانش آموزان ایرانی در دست یابی به مقامات جهانی در المپیادهای علمی در رشته های مختلفی همچون فیزیک، ریاضی، شیمی، کامپیوتر و ... در رقابت با کشورهای پیشرفته علمی یکی از شواهد رشد و توسعه علمی کشور در سال های پس از انقلاب است. این موفقیت ها در رشته های مختلف المپیادهای دانش آموزی از اولین سال حضور جوانان مستعد ایرانی هر ساله با پیشرفت بسیاری همراه بوده است: 3 بار مقام اول جهانی (المپیاد شیمی 1374 و 1375، المپیاد ریاضی 1377)، 2 بار مقام دوم جهانی (المپیاد فیزیک 1378 و المپیاد شیمی 1380) و 2 بار مقام سوم جهانی (المپیاد فیزیک در سال های 1374 و 1377) از دست آوردهای دانش آموزان ایرانی است. حاصل شرکت ایران در المپیادهای جهانی دانش آموزی در طی سال های 1366 تا 1380 در رشته های ریاضی، فیزیک، کامپیوتر، شیمی و زیست ، 57 مدال طلا، 92 مدال نقره و 58 مدال برنز بوده است. از جهت رشد کمی در حالی که تعداد دانشجویان دانشگاه های کشور قبل از انقلاب ، از مرز 150 هزار نفر تجاوز نمی کرد ،

امروزه به حدود دو میلیون و چهارصد هزار نفر رسیده است. کشوری که در سال 56 با 33 میلیون جمعیت، نیازمند ورود پزشک خارجی (از کشورهای در حال توسعه ای همچون هند، بنگلادش ، پاکستان و ...) بوده هم اکنون با جمعیتی بیش از دو برابر، و به تبع آن با نیازی بیشتر به پزشک با مازاد پزشک روبه روست در زمینه پزشک روبه روست در زمینه پزشک متخصص نیز از رقم 7000 نفر در سال 57 به رقم 72792 نفر بیش از 10 برابر رسیده که آما کم نظیری است. از جهت رشد کیفی نیز باید یادآور شد در حالی که در سال تحصیلی 1359-1358 تعداد دانشجویان دانشگاه های دولتی در مقطع دکتری فقط 452 نفر بوده این تعداد در سال تحصیلی 1381-1380 به بیش از 23000 نفر رسیده است . به عبارت دیگر 5/26 برابر رشد داشته است که اگر آمار دانشگاه آزاد نیز به آن اضافه شود، به بیش از 50 برابر خواهد رسید. بر اساس گزارش موسسه بین المللی اطلاعات علمی ، تعداد مقالات علمی چاپ شده از محققان ایرانی در مجلات معتبر بین المللی در طول 10 سال (1993-2003) 600 درصد رشد داشته است که 3 برابر رشد متوسط جهانی در این دوره است. طی دهه اخیر، مرکز فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) چند بار ایران را به عنوان یکی از موفق ترین کشورهای جهان در مبارزه با بی سوادی معرفی کرده است؛ زیرا ایران توانسته نرخ با سوادی جمعیت 6 ساله و بالاتر را از رقم 7/28 درصد در سال 55 به حدود 85 درصد در سال 1383 ارتقا دهد. هم اکنون ما شاهد این هستیم که ایران در بسیاری از فناوری ها نه تنها خودکفا شده بلکه به کشور صادر کننده خدمات فنی مهندسی در حوزه های صنعت نفت، کشاورزی، بهداشت، سدسازی، تراکتورسازی، هسته ای، خودروسازی ، سلول های بنیادین و ... تبدیل شده است. در عرصه علوم نوین، دانشمندان ایرانی توانسته اند تا مرزهای جدید دانش بشری پیش روند و در مواردی نیز از این مرزها نیز عبور کنند. موفقیت بینظیر دانشمندان ایرانی در تهیه، انجماد و نگهداری سلولهای بنیادی جنینی، که پیش از آن در انحصار 9 کشور دنیا بود، درمان ناباروری، نارسایی قلب و تلاش برای ترمیم لوزالمعده برای تولید انسولین به منظور درمان بیماری قند (دیابت) برای اولین بار در جهان از اقدامات کم نظیر دانشمندان جوان ایرانی در عرصه مهندسی ژنتیک است. در عرصه علوم هستهای، با وجود موانع و ممانعت کشورهای غربی و تحریم تجهیزات دو منظوره- دارای کاربرد مشترک در فعالیتها و تحقیقات هستهای صلحآمیز و غیر صلحآمیز- امروزه ایران به فناوری پیچیده غنی سازی اورانیوم دست یافته و به جمع 10 کشور دارای این فناوری نوین در جهان پیوسته است. - کشاورزی و دامداری بخش کشاورزی از مهمترین و استراتژیکترین بخشهای اقتصادی کشور است. در حیطه کشاورزی و دامداری، طبق آمار رسمی دولت در سال 1356، دولت فقط توانایی تامین مواد غذایی مردم خود برای 33 روز در سال را داشت و مجبور بود باقی مواد غذایی را از خارج وارد کند. برای مثال مرغ را از فرانسه، تخممرغ را از اسرائیل، سیب را از لبنان، پنیر را از دانمارک و... وارد میکرد؛ هماکنون کشورمان به رغم دو برابر شدن جمعیت، به مرز خودکفایی رسیده است؛ به گونهای که با توجه به اینکه تولید گندم در سال 1356، 1/5 میلیون تن بوده و کشور ما سالها از بزرگترین واردکنندههای گندم در دنیا محسوب میشده در سال 83 با تولید بیش از 14 میلیون تن- بعد از چهل و اندی سال- توانست به خودکفایی در عرصه این محصول استراتژیک دست یابد. میزان تولید شلتوک برنج در سال 1356، معادل 1/1 میلیون تن بود. این رقم در سال 1379 به 7/2 میلیون تن افزایش یافت. تولید جو از 900 هزار تن به 3/3 میلیون تن و سبزیجات و محصولات جالیزی از 7/2 میلیون تن به 15 میلیون تن رسید. در بخش دام نیز رشد قابل توجهی در تولید پدید آمده است؛ به گونهای که تولید تخم مرغ از 215 هزار تن به در سال 1356 به 555 هزار تن در سال 1381 افزایش یافته است. تولید گوشت مرغ، از 63 هزار تن به 724 هزار تن، گوشت قرمز از 587 هزار تن به 947 هزار تن، عسل از 6 هزار تن به 28 هزار تن و شیر خام از 620/2 میلیون تن به 877/5 میلیون تن رسیده است. براساس گزارش سازمان خواروبار کشاورزی سازمان ملل متحد،- فائو- ایران در سال 2004 رتبه نخست صادرات کشاورزی را در میان کشورهای خاورمیانه کسب کرده است - وضعیت روستاها فقر و نابسامانی جوامع روستایی از مسائل و معضلات مهم و اساسی کشورهای توسعه نیافته و در حال توسعه به شمار میرود. به همین جهت برخلاف رژیم گذشته که تنها به توسعه و آبادانی تهران و شهرهای بزرگ اکتفا میکرد، بعد از پیروزی انقلاب، توجه به روستاها و مناطق محروم کشور برای دولت و برنامه ریزان از اولویت خاصی برخوردار شد. در اینجا به بخشی از شاخصهای برخورداری روستاها در سالهای پس از انقلاب اسلامی اشاره میکنیم: تعداد مراکز بهداشتی و درمانی روستایی در سال 357، 1500 واحد بوده که در سال 1381 به 7345 واحد رسیده تعداد خانه های بهداشت از 2500 واحد در سال 1357 به 16561 واحد در سال 1381 افزایش یافته است. برقرسانی به روستاها و مناطق محروم و ایجاد تاسیسات زیربنایی از قبیل توسعه شبکه راههای روستایی، مخابرات و... در این مناطق از اقدامات موفقیتآمیز پس از انقلاب به شمار میرود. تعداد روستاهای برخوردار از برق از 4327 روستا در سال 1357 به 45359 روستا- بیش از 10 برابر – در سال 1380 افزایش یافته است. همچنین طی دوره 1357- 1317 تنها 8000 کیلومتر راه روستایی کشیده شده بود. اما این رقم بعد از انقلاب به 86000 کیلومتر رسیده است (بیش از 10 برابر در مدتی تقریبا 10 ساله). تعداد روستاهای بهرهمند از شبکه مخابرات از 312 روستا در سال 1357 به 10429 روستا در سال 1374- بیش از 30 برابر- افزایش یافته. تعداد واحدهای پستی روستایی هم از 180 واحد در سال 1357 به 4912 واحد در سال 1374- بیش از 25 برابر- رسیده است. - صنایع در بخش صنعت، کشوری که قبل از انقلاب تقریبا تمام کالاهای صنعتی خود را از خارج وارد میکرده و معدود کالاهای ساخت داخلش نیز عموما از کیفیت و مرغوبیت پایینی برخوردار بوده، هم اکنون در بسیاری از زمینه ها به تولیدکننده تبدیل شده و تولیداتش نیز در بسیاری از موارد، از جهت کیفیت و استاندارد، قابل رقابت با مشابه خارجی میباشد و در برخی از صنایع- همچون صنایع ساختمانی- سالهاست که به مرز خودکفایی رسیده است. جمهوری اسلامی وارث صنعتی است که میزان وابستگی آن به خارج بسیار زیاد بوده به همین سبب، صنایع کشور پس از انقلاب، به دلیل محاصره اقتصادی و تامین نشدن مواد اولیه و واسطه ای، دچار رکود شدید شد. از سوی دیگر، صاحبان و مالکان این صنایع که آنها را با استفاده از اعتبارات بانکی تاسیس کرده بودند، از کشور گریختند. دولت توانست پس از انقلاب در زمینه کاهش وابستگی شدید به مواد اولیه وارداتی، کالاهای سرمایهای خارجی، تخصصهای فنی و اطلاعات و دانش فنی خارجی- که تهدیدی برای صنعت به شمار میرود- اقدامات در خور توجهی انجام دهد. به همین علت پس از انقلاب اسلامی، ظرفیتهای وسیعی در کشور پدید آمد و تولید مواد اولیه، ایجاد صنایع تبدیلی، صنایع تکمیلی و پر کردن حلقههای مفقوده صنعت جدی گرفته و گامهای بلندی در این راه برداشته شد. تقویت و گسترش صنایع پتروشیمی را میتوان در همین ارتباط ارزیابی کرد. میزان تولیدات پتروشیمی کشور که در سال 1357 حداکثر 7/4 میلیون تن بوده در سال 1381 به 5/12 میلیون تن افزایش یافته است. امروزه ایران در عرصه صنایع موشکی و مخابراتی به درجهای از پیشرفت رسیده که به توان ساخت ماهواره دست یافته و وارد باشگاه چند کشور محدود پرتاب کننده ماهواره گردیده است. این موفقیت در حالی به دست آمده که ما در زمینه محصولاتی که قابلیت استفاده در صنایع موشکی و الکترونیک نظامی دارند، در تحریم به سر می بریم تا جایی که حتی در برخی مواقع از یا چیپ ساده الکترونیکی به ما ممانعت به عمل میآید. در زمینه سدسازی امروزه در بین 3 کشور برتر دنیا قرار داریم؛ به طوری که پس از پیروزی انقلاب حدود 130 سد ساخته شده و یا در حال ساخت است. در صنایع کشاورزی، هماکنون، تراکتورهای ساخت ایران به بیش از 30 کشور جهان صادر میشود. در صنایع نفت و گاز، پروژه صددرصد ایرانی فاز یک منطقه عسلویه به عنوان بزرگترین پروژه نفت و گاز کشور در آبان 83 به بهره برداری رسید که با بهره برداری فازهای دیگر آن سالانه حدود یک میلیارد دلار درآمد نصیب کشور خواهد کرد. -صنایع نظامی ایران که قبل از انقلاب تقریبا تمام تسلیحات نظامی خود را از خارج وارد میکرده در زمره یکی از کشورهای تولید کننده تسلیحات پیشرفته نظامی در جهان قرار گرفته و در کنار کشورهایی چون هند، برزیل و یوگسلاوی مطرح شده است و تولیدات خود را به بیش از 30 کشور جهان صادر میکند. تولید محصولات الکترونیکی و راداری، ادوات و تجهیزات خاص از این جمله است. اکنون ایران در زمینه صنایع زرهی و ساخت انواع نفربر در بین ده کشور برتر دنیا قرار گرفته است. به برخی از اقدامات انجام شده در صنایع نظامی اشاره میکنیم: ساخت هواپیمای جنگنده آذرخش، طراحی و ساخت لانچر (پرتابکننده) چهار موشکی با قابلیت شلیک همزمان و تکتک، ساخت چرخبال آموزشی و چرخبال دو موتوره، طراحی و ساخت تانک پیشرفته ذوالفقار و راهاندازی خط تولید انبوه آن، ساخت تانک مدرن ، طراحی و ساخت خودرو تانکبر (ببر 400)، ساخت انواع شناورها و یدککشها، ساخت زیردریایی و اسکله شناور، ساخت موشک فاتح 110 (از موفقترین موشکهای زمین به زمین در جهان) و موشکهای دوربر شهاب (با سرعتی سه برابر موشک اسراییلی)، راهاندازی خطوط تعمیرات اساسی و بازسازی هواپیمای نظامی و خودکفایی در زمینههای ساخت و یا تعمیر بسیاری از تجهیزات و قطعات نظامی که در جنگ الکترونیکی کاربرد دارد. 6- مبارزه با مواد مخدر از دیگر موارد قابل اشاره موفقیت بسیار چشمگیر نظام جمهوری اسلامی در مبارزه با مواد مخدر و سوداگران مرگ میباشد. طبق آمارهای بینالمللی بیش از 80 درصد مواد مخدر مکشوفه در سطح جهان در مرزهای ایران کشف و منهدم میشود که به همین جهت نیز ایران بارها از سوی مجامع جهانی مورد تقدیر قرار گرفته است و کمیته مبارزه با مواد مخدر سازمان بهداشت جهانی، مرکز آموزش منطقهای خود را ایران قرار داده است. البته باید بالا بودن و بالا رفتن آمار معتادان کشور را یکی از نقاط ضعف عملکرد کارگزاران نظام محسوب کرد. 7- فرهنگ و هنر در حوزه هنری و فرهنگی یکی از موارد قابل اشاره، سینمای ایران است که قبل از انقلاب به اعتراف تمام صاحبنظران، به هیچ وجه در دنیا مطرح نبوده و به حساب نمیآمده لکن امروزه، به عنوان سینمایی صاحب سبک و جذاب، در بین 10 سینمای برتر جهان مطرح میباشد. در صنعت دوبلاژ نیز ایران جزء سه کشور برتر دنیاست. همچنین در این حوزه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: 1. رونق چشمگیر صنعت چاپ و نشر و انتشار گسترده مطبوعات و کتب؛ 2. توسعه گسترده شبکه های صدا و سیما و تولید وسیع برنامه ها خصوصا از سال 73 به بعد به گونه ای که از دو شبکه سیما و چند شبکه صدا با ساعات محدود هم اکنون به ده ها شبکه داخلی و خارجی به صورت تمام وقت و شبکه های استانی گسترش یافته است. 3. توسعه و گسترش چشمگیر شبکه های خبررسانی و خبرگزاری داخلی و بینالمللی به گونهای که امروزه دیگر ما مجبور نیستیم برای کسب خبر- همانند گذشته- متکی به خبرگزاریهای خارجی همچون: آسوشیتدپرس، رویترز، دویچله وله و امثال آن باشیم 8- بهداشت و سلامت یکی از شاخصهای متعارف توسعه یافتگی، کاهش نرخ مرگ و میر کودکان است. طی سالهای اخیر سازمان بهداشت جهانی دو بار ایران را به عنوان موفقترین کشور جهان در کاهش نرخ مرگ و میر کودکان مورد تقدیر قرار داده است. به گونهای که مرگ و میر کودکان زیر یک سال از 111 مورد در هر هزار تولد زنده در سال 1356 به 6/28 مورد از هر هزار تولد)( زنده در سال 1381 رسیده به عبارت دیگر بیش از چهار برابر کاهش یافته است. از 237 نفر در هر 100 هزار (همچنین کاهش مرگ مادران ناشی از عوارض باروری تولد زنده در سال 1355 به حدود 37 نفر در سال 1380 رسیده یعنی 5/6 برابر کاهش یافته است. از دیگر شاخصها، افزایش سن امید به زندگی است. در نتیجه اقدامات و آموزشهای بهداشتی، اصلیترین شاخص سلامت (سن امید به زندگی) که قبل از انقلاب در حدود 55 سال بوده و در سال 82 به مرز 4/71 رسیده است براساس آمار دیگری سن امید به زندگی طی 20 سال (1360 تا 1380) 10 سال افزایش یافته، یعنی در مورد مردان از سال 58 به 68 سال و در مورد زنان از 60 سال به 70 سال ارتقا یافته است. همچنین سازمان بهداشت جهانی، ایران را در سال 2004 به عنوان موفقترین کشور آسیایی در کنترل و مقابله با ایدز معرفی کرد. - خدمات رسانی یکی از موارد قابل اشاره، بهتر شدن روند خدمت رسانی به شهرها و روستاهای کشور است. که به اختصار، به عناوین برخی از اقدامات انجام شده، اشاره میکنیم: - افزایش بیش از 12 برابری تعداد تلفنهای ثابت نسبت به پیش از انقلاب و گسترش ضریب نفوذ آن در کشور به خصوص در نقاط محروم و روستاها. - واگذاری حدود 1/7 میلیون خط تلفن همراه و روند رو به رشد آن به گونهای که امروزه ایران از جهت ارائه خدمات تلفنی مقام سوم را در میان کشورهای آسیایی داراست. - افزایش راه های درونشهری، بین شهری، روستایی، راه آهن و ساخت مترو. افزایش تولید انرژی الکتریکی و برق رسانی تا حد رفع خاموشی ها با توجه به ازدیاد فراوان مصرف کنندگان خانگی و صنعتی. - افزایش شبکه ها و تعداد ساعات پخش برنامه های صدا و سیما و گسترش مناطق تحت پوشش. 10- گاز شهری در سال 1357، تنها 5 شهر کشور به طور بسیار محدود از شبکه گاز شهری برخوردار بودند؛ اما این امکان تا آبان ماه 1382 به سطح 40 میلیون نفر افزایش یافته که رقم بسیار قابل توجهی است. گاز طبیعی- سوخت مقرون به صرفه با آلودگی پایین- در سبد مصرفی سوختهای فسیلی قبل از انقلاب گزارش نشده است؛ اما این سهم تا سال 82، از مرز 54 درصد فراتر رفته است. ظرفیت پالایش گاز طبیعی از 36 میلیون متر مکعب در روز به 288 میلیون متر مکعب در روز (8 برابر) و تعداد خانوارهای تحت پوشش گاز طبیعی از 51000 خانوار در سال 57، به 8998000 خانوار در آبان ماه 82 (بیش از 176 برابر) افزایش یافته است. 11- آب سالم و بهداشتی تعداد مشترکان آب شهری – آب سالم و بهداشتی- در سال 1357، 7/2 میلیون رشته بوده که در سال 1382 به 5/8 میلیون رشته افزایش یافته که گویای بیش از 3 برابر افزایش است. تعداد شهرهای تحت پوشش آب شهری از 45 شهر به 760 شهر در سال 1382 افزایش یافته است. آبرسانی به روستا از 12000 روستا در سال 1357 به 23036 روستا در سال 1378 رسیده است. میزان تولید آب در سال 1357 حدود 5/1 میلیون متر مکعب بوده که در سال 1382 به 4 میلیون متر مکعب – بیش از 3 برابر- رسیده است بررسی افزایش قیمتها و قدرت خرید مردم یکی از نکاتی که در قضاوت افراد نسبت به وضع موجود تاثیر منفی بر جای گذاشته ، ارزانی قبل از انقلاب و گرانی بعد از انقلاب است . این مسئله از دو جهت باید مورد توجه قرار گیرد . الف)از جهت سیاست های اقتصادی توسعه ای کشور ، این سوال مطرح می شود که چرا قبل از انقلاب ، قیمت کالاها ارزان بوده و بعد انقلاب گران شده است ؟ بررسی ها نشان می دهد یکی از عمده ترین دلایل این امر ، اعمال تعرفه های گمرکی پایین از سوی دولت نسبت به کالاهای وارداتی خارجی در قبل از انقلاب و افزایش این تعرفه ها بعداز انقلاب بوده است . به عبارت دیگر در نتیجه اعمال تعرفه های گمرکی پایین ، کالاهای خارجی به وفور و با قیمت بسیار نازل در بازار یافت می شد این سیاست اقتصادی نامناسب ، در جهت تضعیف تولیدات داخلی ، افزایش وابستگی اقتصادی کشور به قدرت های صنعتی و تامین بازار برای آنان بوده است زیرا در چنین شرایطی تولید کننده نوپا و کم تجربه داخلی امکان رقابت با تولید کننده توانمند و مجرب خارجی را نمی یابد و به سهولت از صحنه رقابت خارج می شود و حضور در عرصه تولید را مقرون به صرف نمی یابد . به همیسن جهت است که ارزانی کالاها (به معنای عرفی آن ) یکی از بزرگ ترین موانع رشد و توسعه اقتصادی در جوامع ، به خصوص در جوامع در حال در حال توسعه تلقی می شود ؛ ارزانی غیر معقول ، موجب تضعیف موقعیت تولید کننده و در نهایت ، تضعیف تولیدات داخلی می شود . از همین رو در اکثر کشورهای پیشرفته اقتصادی ،گرانی وجود دارد . برای مثال ،بانک جهانی برای چندمین بار ، توکیو پایتخت ژاپن را به عنوان گران ترین شهر جهان اعلام کرده است حتی در این کشورها گاه با ارزانی مبارزه نیز می شود ، زیرا با واقعی شدن قیمتها ست که می توان از تولید کننده داخلی حمایت کرد و حمایت از تولیدکننده داخلی نیز در نهایت تامین منافع مصرف کننده داخلی را به همراه دارد . ب) این مسئله از جهت قدرت خرید اکثریت افراد جامعه نیز قابل تامل و توجه است . بسیار می شنویم که گفته می شود در گذشته مثلا قیمت گوشت فلان مقدار بوده با قیمت تخم مرغ چنان بود و درمقایسه با قیمت های کنونی که بسیار افزایش یاقته در این گونه نتیجه گیری می شود که چون قدرت خرید مردم کاهش یافته ، وضعیت معیشت مردم بدتر شده است ؛ در پاسخ باید توجه کرد که هم ،مشاهده عینی وضعیت جامعه و هم آمارها ، نشان از بهتر شدن نسبی وضعیت معیشت اکثریت افراد جامعه دارد . به عبارت دیگر ، درست است که در گذشته قیمتها پایین بوده ولی قدرت خرید مردم بسیار پایین تر از آن بوده است آمارها و بررسی های رسمی و غیر رسمی گویای آن است که به غیر برخی اقشار جامعه ؛اکثر مردم به خصوص صاحبان مشاغل آزاد از وضعیت معیشتی مناسب تری نسبت به قبل از انقلاب برخودار می باشند . لکن به دلایل متعددی همچون تغییر الگوی زندگی (الگوی مسکن ، خوراک ، پوشاک و لوازم منزل ) و به تبع آن ،افزایش سطح انتظار آنها از زندگی ،ابراز نارضایتی و احساس محرومیت در آنان افزایش یافته است . به عنوان مثال امروزه الگوی مسکن عموم مردم نسبت به قبل از انقلاب و سال های اول انقلاب تغییر یافته است . در گذشته اکثر خانواده ها گسترده بودند ، اما اکنون هسته ای شده اند . مثلا در گذشته اگر عروس یا دامادی به خانواده اضافه می شد ، در یکی از اتاقهای همان خانه جای میگرفت ؛ اما اکنون عموما زوجهای جوان به زندگی در مسکن مستقل روی می آورند . در خصوص الگوی خوراک نیز شاهد تغییرات اساسی در جامعه خودمان در سال های اخیر هستیم. در حدود 30 سال پیش، قوت غالب خانوادههای ایرانی نان بوده و برنج غذای اعیانی محسوب میشده در حالی که امروز الگوی خوراک اکثریت جامعه تغییر یافته و عموما برنج در غذای روزانه آنان جایگاه خاصی پیدا کرده است. آمارهای جهانی نیز گویای بهتر شدن وضعیت رفاه مردم ما در سالهای پس از انقلاب است. بر اساس آمار بانک جهانی، 46 درصد مردم ایران در سال 1356 زیر خط فقر بودند؛

اما این رقم در سال 1378 به 16 درصد کاهش یافته یعنی بیش از 8/2 برابر وضعیت رفاه جامعه بهتر شده است؛ البته در این خصوص مباحث فراوان دیگری قابل طرح است که پرداختن به آنها در این مجال نمیگنجد. منبع : نرگس پور مظفری نقل از سایت daneshjooagah.blogfa.com دوست عزیز در پایان در صورتی که باز هم ابهاماتی درباره سوال داشتید می توانید با این مرکز در میان بگذارید تا به ابهامات و سوالات شما در حد مقدور پاسخ داده شود . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100131752)